شب نشسته بوديم دوره همي برق رفت همه جا ظلمات شد. فلاش موبايلو روشن كردم دنباله كبريت بگردم روشنايي گازي ديوارو روشن كنم داداشم ميگه: داداشي تويي؟ ميگم پـَـــ نــه پـَـــ مامور سينمام اومدم بليط هارو چك كنم
1 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/06/31 - 17:57 در پـَـ نـَـ پـَـ
دیدگاه
mhmojaver

+

1390/07/1 - 00:09
sanaz

بازم میسی

1390/07/1 - 11:18